امروزه سازمان ها در محیطی کاملاً رقابتی که همراه با تحولات شگفت انگیز است باید اداره شوند.
به نام پروردگار بخشنده و مهربان امروزه سازمان ها در محیطی کاملاً رقابتی که همراه با تحولات شگفت انگیز است باید اداره شوند. در چنین شرایطی مدیران فرصت چندانی برای کنترل کارکنان دراختیار ندارند و باید بیشترین وقت و نیروی خود را صرف شناسایی محیط خارجی و داخلی سازمان کنند و سایر وظایف روزمره را به عهده کارکنان بگذارند. مهمترین و حیاتیترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است. کیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است. نیروی انسانی توانمند، سازمانِ توانمند را به وجود میآورد.کارکنان زمانی میتوانند به خوبی از عهده وظایف محوله برآیند که از مهارت، دانش و توانایی لازم برخوردار باشند. ابزاری که میتواند در این زمینه به کمکِ مدیران بشتابد فرایند توانمندسازی است. توانمندسازی، فرایند قدرت بخشیدن به افراد است. در این فرایند به کارکنان خود کمک میکنیم تا حس اعتماد به نفس خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی خود چیره شوند. تواناسازي در این معنی به بسیج انگیزه هاي درونی افراد میانجامد. توانمندسازی، تقویت عقاید افراد و ایجاد اعتماد به نفس در آن ها نسبت به خودشان و تلاش در جهت اثربخشی فعالیت هاي سازمان. توانمندسازی کارکنان روشی است که سازمان، نیروی انسانی را قادر میسازد تا فعالیت های فردی و سازمانی را به درستی انجام دهند. این بهبودِ توانمندی از طریق رشد حرفه ای کارکنان میسّر شده و از مباحث مهم مدیریت منابع انسانی به حساب میآید.توانمندسازی کارکنان، شکلی از عدم تمرکز است که مستلزم واگذاری اختیارات تصمیم گیری اساسی به زیردستان میباشد. توانمندسازی کارکنان، آزاد کردن نیروهای درونی کارکنان و فراهم کردن بسترها و به وجود آوردن فرصتها برای شکوفایی استعدادها، تواناییها و شایستگیهای افراد.در توانمندسازی، کارکنان نه تنها نیازمنداختیار هستند، بلکه بایستی آموزش کافی، اعتبار مالی و اطلاعات کافی را دارا بوده تا بتواننددر زمینه تصمیم های خود پاسخگو باشند. در شکل سنتیِ سازمانها با ساختار سلسله مراتبی و قدرت متمرکز در رأس هرم، تغییرات عمدهای در حال رخ دادن است. در محیطی که شدت رقابت جهانی و فنآوری های نوین از ویژگی های آن به شمار میآیددست برداشتن از کنترل متمرکز، باعث افزایش انعطافپذیری سازمانها خواهد شد. توانمندسازی کارکنان، بهترین فلسفه عدم تمرکز است. توانمندسازی با تغییر در باورها، افکار و طرز تلقیهای کارکنان شروع میشود.مدیریت منابع انسانی سازمان، منابع انسانی را در امور سازمان مشارکت داده و با آنان ارتباط برقرار میکند و با طراحی، مدیریت و بهبود نظام ترغیب و تشویق، ضمن هم سو کردن مهارتها و دانش منابع انسانی با هدفهای سازمان، در آنان احساس تعهد و مسئولیت پذیری را برای دست یابی به آن هدف ها برمیانگیزاند. کارکنان باید احساس کنند که آزادی عمل و استقلال در انجام فعالیتها را دارند، باور داشته باشند که توانایی تأثیرگذاری و کنترل بر نتایج شغلی را دارند، احساس کنند که اهداف شغلی معنیدار و ارزشمندی را دنبال میکنند و باور داشته باشند که با آنان صادقانه و منصفانه رفتار میشود.منابع انسانی توانمند در موقعيت هاي مبهم داراي ابتكار عمل هستند و مشكلات را به شيوه اي تعريف مي كنند كه قادر به تجزيه و تحليل بهتر و دست يابي به تصميمات بيشتر باشند. منابع انسانی غیرتوانمند منتظر هستند تا ما فوق تصميم بگيرد كه چه كسي اختيار رسيدگي به مشكل را دارد و در برابر آن مسئول است به عبارتي همواره منتظر كسب تكليف هستند. منابع انسانی توانمند قادرند در موقعيت هاي مهم از قبيل زماني كه شكايات مشتريان و يا تهديدهاي رقابتي افزايش مي يابد، فرصت ها را تشخيص دهند. منابع انسانی غیرتوانمند قادرند با مشكلات به طور كار آمد برخورد كنند اما نمي توانند فرصت هاي محتمل را تشخيص دهند. منابع انسانی توانمند احساس مي كنندكه خودشان به خوبي قادرند در خصوص زمان و چگونگي انجام وظايف شان تصميم گيري كنند. منابع انسانی غیرتوانمند احساس مي كنند عاجز از انتخاب چگونگي انجام كارهاي شان هستند. سازمان ها از طریق ایجاد سهم بیشتری از مهارت های منابع انسانی مورد نیاز برای کسب برتری نسبت به رقبا، میتوانند از نیروی انسانی به عنوان عاملی استراتژیک استفاده کنند.با نفوذترین رهبران عالی از یک ویژگی بارز برخوردارند و آن این است که در دیگران احساسِ توانمندی ایجاد میکنند.
برگرفته از دوره آموزشی "توانمندسازی منابع انسانی" علی اصغر صفری فرد دکتری تخصصی (PhD) مدیریت نویسنده، مشاور و مدرس توسعه مهارتهای مدیریتی 09122137144