فرهنگ (Culture) مجموعه ای مشترک از افکار، احساسات و عکس العملهای گروهی از انسانها است که با هدف مشترک، کنار هم جمع شده اند. فرهنگ، معانی مشترک با الگوی یکسان تفکر و رفتار است که به ما میگوید به چه چیزهایی توجه کنیم.....
به نام پروردگار بخشنده و مهربان فرهنگ (Culture) مجموعه ای مشترک از افکار، احساسات و عکس العملهای گروهی از انسانها است که با هدف مشترک، کنار هم جمع شده اند. فرهنگ، معانی مشترک با الگوی یکسان تفکر و رفتار است که به ما میگوید به چه چیزهایی توجه کنیم چگونه واکنش دهیم و به چه چیزهایی بها دهیم. فرهنگ، چیزی است که ما را مُجاب میکند کاری درست و در راستای ارزشهای جامعهیِ کوچک یا بزرگی که در آن حضور داریم انجام دهیم. هسته اصلی فرهنگ همان باورهایی است که سبب شکل گیری رفتار و ارزش در بین اعضای گروه میشود.
به عبارت دیگر هسته اصلی فرهنگ مجموعه ای از باورهای جا افتاده است که بر اساس آنها، روی اعضای گروه و رفتارهای شان، ارزش گذاری و داوری میشود. فرهنگ همیشه یک ویژگی جمعی است و برای جمع تعریف میشود، وقتی از یک فرد حرف میزنیم، هیچ چیز بیش از رفتار یا شخصیت وجود ندارد. اما فرهنگ، الگوهای رفتاری و ارزشی مشترک میان کسانی است که در یک محیط اجتماعی یکسان زندگی میکنند. فرهنگ سازمانی، سیستمیاز معناها (و مفاهیم) مشترک میان اعضای یک سازمان، که آن سازمان را از سازمانهای دیگر متمایز میکند، همچنین فرهنگ سازمانی، مجموعه ای از باورها و ارزشهای مشترکی است که رفتار و طرز تفکر افراد حاضر در سازمان را تحت تاثیر خود قرار میدهد. فرهنگ سازمانی را میتوان به مثابه "چسبی" تصور کرد که یک سازمان را از طریق مجموعه ای از الگوهای مشترکِ معنا به هم پیوند میدهد. فرهنگ سازمانی مفهومیاست که به مدیران کمک میکند کارمندانی با عقاید، سلیقهها و نظرات متفاوت را در کنار هم و به سمتِ هدف نهایی سازمان هدایت کنند.
پاکیزگی محیط زیست یک ارزش در زندگی ما انسانها است. بنابراین ریختن زباله در محیط را «بی فرهنگی» تلقی میکنیم و با تبلیغات و آموزش و… در تلاش هستیم «فرهنگ سازی» انجام دهیم تا درصد افراد «با فرهنگ» که زبالههای شان را رها نمیکنند، بیشتر شود. فرهنگ سازمانی نیز به همین صورت برای اجرای ارزشهای سازمان کاربرد دارد. فرهنگ سازمانی، شیوه مناسب رفتار در درون سازمان را تعریف میکند. این فرهنگ متشکل از اعتقادات و ارزشهای مشترک میان کارکنان است که توسط رهبر سازمان مربوطه معین میشود؛ سپس از طریق روشهای مختلف، توسعه پیدا میکند و تقویت میشوند، در نهایت ادراکات، رفتارها و درک کارکنان سازمان را شکل میدهد. فرهنگ سازمانی به شما و سایر افراد توضیح میدهد که سازمان شما چگونه تجارت میکند؛ چگونه با سازمانهای دیگر تعامل دارد و چگونه تیم شما با دنیای بیرونی، به ویژه مشتریان، کارمندان، شرکا، تأمین کنندگان، رسانهها و باقی ذینفعان، ارتباط برقرار مینماید. از آن جایی که حوزه فعالیت، صنعت مربوطه و شرایط هر کسب وکاری، به طور چشمگیری متفاوت هستند، الگوی فرهنگی یکسان و متناسبی برای همه کسب و کارها وجود ندارد که پاسخگوی نیازهای تمامیسازمانها باشد. بنيانگذاران و مديران ارشد سازمان، نقش اساسي درشكل گيري فرهنگ سازمانی ايفا ميكنند. كارمندان رفتار مديران را پيوسته زير نظر دارند و هر واقعه مهمي كه نتيجه عمل مديريت است را بهخاطر ميسپارند. عدالت، عجله، تكبر، محبت و ديگر خصايص مديران در شكل گيري فرهنگ سازمان تأثير دارد. مدیران با رفتار سازمانی خود، با روشهایی که برای مدیریت بحرانها و رفع مشکلات به کار میگیرند، با مراسمها، نمادها، تنبیهها و تشویقها، نقش مهمیدر شکل گیری و تغییر و تعدیل فرهنگها ایفا میکنند. مدیران هوشمند خودشان فرهنگ مناسب برای سازمان شان میسازند اما مدیرانی که اهمیت فرهنگ سازمانی را نمیدانند، برای ایجاد و ارتقای آن تلاشی نمیکنند. بنابراین کارمندان ناخودآگاه با توجه به محیط و جوّ سازمان، فرهنگ سازی میکنند، فرهنگی که حتی ممکن است با ارزشهای سازمان در تناقض باشد.
برگرفته از دوره آموزشی "فرهنگ سازمانی" علی اصغر صفری فرد دکتری تخصصی (PhD) مدیریت نویسنده، مشاور و مدرس توسعه مهارتهای مدیریتی 09122137144